ترجمه مقاله

الانیون

لغت‌نامه دهخدا

الانیون . [ اِ ] (اِ) ازکتاب دیسقوریدس و آن راسن است . غافقی در رساله ٔ تریاق منسوب به جالینوس گفته است آن داروئی است در سرزمینی که آن را طریا نامند. مردم آن بلاد آن دارو را کنده و بر نوک تیرها مالند و اگر آن تیر به آدمی رسد واو را خون آلود سازد برجای بمیرد و اگر از آن بخورد،نجات یابد و گاهی از آن تیرها به شتر افکنند و بمیرد ولی اگر از آن بخورد باکی بر او نیست . (مفردات ابن بیطار ج 2ص 54). || نوعی از فیلگوش است بیخ آن را مربا کنند و آن را زنجبیل شامی خوانند. نافع جمیع دردها و المهاست که از سردی باشد. (برهان ).
ترجمه مقاله