ترجمه مقاله

التصاق

لغت‌نامه دهخدا

التصاق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برچسبیدن . (منتهی الارب ). پیوسته شدن بچیزی . (تاج المصادر بیهقی ). بچیزی وادوسیدن . (مصادر زوزنی ). التزاق . التساق . رجوع به التساق شود. || (اِ) بیمارییست چشم را و آن دوسیده شدن هر دو پلک چشم است از یک گوشه ٔ چشم یا دو گوشه ٔ آن و یا تمام دو پلک و گاه دوسیده شدن هر دو پلک بر طبقه ٔ ملتحمه و آن بیشتر از سوء عمل جراحی که از پیش کرده اند پیدا شود. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).
ترجمه مقاله