التماس برآمدن
لغتنامه دهخدا
التماس برآمدن . [ اِ ت ِ ب َ م َ دَ ] (مص مرکب ) روا شدن حاجت . انجام یافتن درخواست . پذیرفته شدن حاجت :
چو التماس برآمد هلاک باکی نیست
کجاست تیر بلا گو بیا که من سپرم .
به اختیار تو سعدی چه التماس برآید
گر او مراد نبخشد تو کیستی که بجوئی .
رجوع به التماس شود.
چو التماس برآمد هلاک باکی نیست
کجاست تیر بلا گو بیا که من سپرم .
سعدی .
به اختیار تو سعدی چه التماس برآید
گر او مراد نبخشد تو کیستی که بجوئی .
سعدی .
رجوع به التماس شود.