التوبه
لغتنامه دهخدا
التوبه . [ اَت ْ ت َ ب َ ] (ع مص ) توبه کردن . بازگشتن از گناه . || درتداول عامه ، عزم بر ترک کاری کردن . بکاری بازگشت نکردن : التوبه که این کار را بکنم ؛ هرگز نخواهم کرد.
ما امت پیغمبریم التوبه التوبه
از شمر و خولی بدتریم التوبه التوبه .
ما امت پیغمبریم التوبه التوبه
از شمر و خولی بدتریم التوبه التوبه .