التکاکلغتنامه دهخداالتکاک . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) انبوهی کردن بر آبخور و جز آن . || درهم پیوستن . || درآمدن لشکر. || خطا کردن در سخن . || درنگ کردن در حجت . (منتهی الارب ).