ترجمه مقاله

الظلیمة

لغت‌نامه دهخدا

الظلیمة. [ اَظْ ظَ م َ ] (ع صوت ) در مقام دادخواهی گویند. ای داد. فغان . فریاد از. داد از: الظلیمة الظلیمة! من امةقتلت ابن بنت نبیها، زبان حال ذوالجناح (اسب امام حسین ع ) پس از شهادت آن امام ، یعنی فغان از گروهی که پسر دختر پیغمبر خود را کشتند. رجوع به ظلیمة شود.
ترجمه مقاله