الفت داشتن
لغتنامه دهخدا
الفت داشتن . [ اُ ف َ ت َ ] (مص مرکب ) انس داشتن . (فرهنگ ناظم الاطباء). انس گرفتن . مونس شدن . خوگر شدن . الفت گرفتن :
چه درختهای طوبی بنشانده آدمی را
تو بهیمه وار الفت بهمین گیاه داری .
چه درختهای طوبی بنشانده آدمی را
تو بهیمه وار الفت بهمین گیاه داری .
سعدی (طیبات ).