ترجمه مقاله

الف

لغت‌نامه دهخدا

الف . [ اَ ل ِ ] (ع ص ) مرد جواد و سخی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). || آن مرد که او را زن نباشد. (مهذب الاسماء). بقولی مرد بی زن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به اَلِف (حرف هجاء) شود. || (اِ) یکی از هر چیزی . (مهذب الاسماء). واحد از هر چیز. (از اقرب الموارد). رجوع به الف (حرف هجا) شود. || رگی است در بازوتا ذراع . (از اقرب الموارد) (فرهنگ ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله