ترجمه مقاله

الماس

لغت‌نامه دهخدا

الماس . [ اَ ] (اِخ ) نام محلی در کنار راه سراب و اردبیل میان رضاقلی قشلاق و شام اسبی در 197 هزارگزی تبریز.
ترجمه مقاله