ترجمه مقاله

الومالی

لغت‌نامه دهخدا

الومالی . [ ] (از یونانی ، اِ) لکلرک بصورت الاومالی و اله امل آورده و در تذکره ٔ ضریرانطاکی و تحفه ٔ حکیم بصورت الومالی ضبط شده است . لفظی یونانی و بمعنی عسل منجمد است و آن رطوبتی است شبیه بمیعه ٔ سائله که از دو ساق درختی بدست آید و بهترین آن براق و صاف و شیرین و غلیظ است ، در سیم گرم و در دوم تر، سه اوقیه ٔ آن با نه اوقیه آب مسهل فضول خام و مرةالصفرا و اخلاط ردیه است ، و جهت جرب و قروح ودرد مفاصل نافع میباشد. روغنی که از شاخه های درخت از جوشانیدن آن با روغنها بگیرند طلای آن جهت درد عصب و جرب متقرح و اکتحال آن جهت ظلمت بصر نافع است و آشامنده ٔ الومالی را سبابت و کسالت بهم میرسد و باید نخوابد و حرکت کند و مصلح آن سکنجبین و میبه است . (ازتحفه ٔ حکیم مؤمن ص 32). و رجوع به تذکره ٔ داود ضریرانطاکی ص 58 و مفردات ابن بیطار ترجمه ٔ لکلرک شود.
ترجمه مقاله