ترجمه مقاله

امتراش

لغت‌نامه دهخدا

امتراش . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) برکندن . و کشیدن چیزی را از کسی و ربودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || ورزیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). اکتساب برای عیال خویش . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (ناظم الاطباء). || گرد آوردن چیزی را. (از اقرب الموارد). گرد آوردن چیزی از اینجا و آنجا. (از متن اللغة).
ترجمه مقاله