ترجمه مقاله

امتشاع

لغت‌نامه دهخدا

امتشاع . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) همه ٔ شیر پستان را دوشیدن . || ربودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || شمشیر بزودی ازنیام برکشیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بسرعت شمشیر کشیدن . (از اقرب الموارد). || گرفتن چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). گرفتن چیزی از دست کسی . (از اقرب الموارد). || ازاله ٔ پلیدی از نفس . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله