ترجمه مقاله

امحاق

لغت‌نامه دهخدا

امحاق . [ اِ ] (ع مص ) ربودن برکت چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). برکت ببردن . (تاج المصادر بیهقی ). کاستن . || نیست شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || داخل شدن ماه در محاق . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله