امشاقلغتنامه دهخداامشاق . [ اِ ] (ع مص ) بتازیانه زدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد) (آنندراج ). || رنگ کردن جامه با مَشق یا مِشق (رنگ سرخ ). (از اقرب الموارد).