امصارلغتنامه دهخداامصار. [ اِ م م ِ ] (ع مص ) لاغر گردیدن آهوبره : امصر الغزال مصاراً؛ لاغر گردید آهو بره . (ناظم الاطباء). || پاره پاره شدن رشته .(از اقرب الموارد). در اصل انمصار بوده و نون به میم بدل گردیده و ادغام شده است . (از اقرب الموارد).