ترجمه مقاله

امق

لغت‌نامه دهخدا

امق . [ اُ م َ ق ق ] (ع ص ) دراز. (از اقرب الموارد) (مصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ) (مهذب الاسماء). || فرس امق ؛ اسب نیک دراز. (منتهی الارب ). اسب بسیار دراز. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || وجه امق ؛ روی دراز مانند روی ملخ . || بلد امق ؛ شهری که اطرافش دور باشد. بعیدالارجاء. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله