ترجمه مقاله

املک

لغت‌نامه دهخدا

املک . [ اَل َ ] (ص ) بره ٔ املک ؛ بره ٔ شیرخوار مست . (ناظم الاطباء). در ناظم الاطباء با علامت پ (فارسی ) آمده . در آذربایجان اَملیک گویند، ترکی است . رجوع به املیک شود.
ترجمه مقاله