ترجمه مقاله

املی کردن

لغت‌نامه دهخدا

املی کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) املا کردن :
گهی بلبل زند بر زیر و گه صلصل زند بر بم
گهی قمری کند از بر گهی ساری کند املی .

منوچهری (دیوان ص 131).


رجوع به املی و املا شود.
ترجمه مقاله