ترجمه مقاله

امکلجه

لغت‌نامه دهخدا

امکلجه . [ ] (اِخ ) (قلعه ٔ...) حمداﷲ مستوفی در نزهةالقلوب (چ دبیرسیاقی ص 187) نویسد: بر دوفرسنگی هرات آتشخانه ای بوده است آنرا ارشک گفته اند و این زمان قلعه ٔ امکلجه می گویند.
ترجمه مقاله