ترجمه مقاله

امیرحسن دهلوی

لغت‌نامه دهخدا

امیرحسن دهلوی . [ اَ ح َ س َ ن ِ دِ ل َ ] (اِخ ) پسر علی سنجری ، ملقب به نجم الدین . عارف و شاعر و خوشنویس بود. در سال 771 یا 731 هَ .ق . درگذشت . از اشعار اوست :
مشتاق تو بهیچ جمالی نظر نکرد
بیمار تو ز هیچ طبیبی دوانخواست
بر ما دلت نسوخت ندانم چرا نسوخت
مارا دلت نخواست ندانم چرا نخواست .
مدعئی گفت به لیلی بطنز
رو که بسی چابک و موزون نه ای
لیلی از آن حال بخندید و گفت
با تو چه گویم که تو مجنون نه ای .

(از ریاض العارفین ص 187).


و رجوع به حسن دهلوی در همین لغت نامه و فرهنگ سخنوران شود.
ترجمه مقاله