ام اوتار
لغتنامه دهخدا
ام اوتار. [ اُ م م ِ اَ ] (ع اِمرکب ) سیم مهم چنگ . شاه سیم . ام الاوتار :
عدوت گر نبود گو مباش کان بدرگ
بریشمی است بر این ارغنون سرآهنگی
بقاء جان تو بادا که ام اوتارست
که گر بلغزد پایش قفا خورد چنگی .
رجوع به ام الاوتار و لباب ج 2 ص 224 شود.
عدوت گر نبود گو مباش کان بدرگ
بریشمی است بر این ارغنون سرآهنگی
بقاء جان تو بادا که ام اوتارست
که گر بلغزد پایش قفا خورد چنگی .
اثیراخسیکتی (از تاج المآثر).
رجوع به ام الاوتار و لباب ج 2 ص 224 شود.