ترجمه مقاله

انبثاق

لغت‌نامه دهخدا

انبثاق . [ اِم ْب ِ ] (ع مص ) ریهیده شدن بندآب . (مصادر زوزنی ). رهیده شدن بندآب . (از تاج المصادر بیهقی ). دریدن بندآب . (ناظم الاطباء). انبثق ؛ درید بندآب . (منتهی الارب ). انفجار. (یادداشت مؤلف ). || برآمدن و روان شدن آب . (ناظم الاطباء): انبثق الماء؛ برآمد و روان شد آب ، و منه حدیث هاجر ام اسماعیل : فغمر بعقبه علی الارض فانبثق الماء و انبثق السیل علیهم ؛ ناگهان رسید سیل بر ایشان . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || در نزد نصاری ، صدور روح القدس از اب و ابن . (از اقرب الموارد): «الروح القدس ینبثق من الاب و الابن »؛ ای یصدر. (المنجد).
ترجمه مقاله