ترجمه مقاله

انبیر

لغت‌نامه دهخدا

انبیر. [ اَم ْ ] (مص ) پر کردن ومملو گردانیدن . (برهان قاطع). پر کردن . (شرفنامه ٔ منیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). انباشتن و پر کردن ، بدین معنی اماله ٔ انبار است . (فرهنگ رشیدی ). || امر بدین معنی هم هست . (برهان قاطع). || پری و امتلاء. (ناظم الاطباء). || (اِ) گل خشک و گل تر. (برهان قاطع) (آنندراج ) (انجمن آرا).گل سرخ خشک و تر هر دو. (ناظم الاطباء). گل خشک و تر. (فرهنگ رشیدی ). و گفته اند از لغات اضداد است . (انجمن آرا). || گل و لای . (ناظم الاطباء). || کیش و مذهب و دین و آیین . (برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (از هفت قلزم ). آیین و مذهب . (آنندراج ).
ترجمه مقاله