ترجمه مقاله

انتفاج

لغت‌نامه دهخدا

انتفاج . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بلند گردیدن هر دو پهلوی ستور. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ). بالا آمدن دو پهلوی شتر. (از اقرب الموارد).بیرون آمدن تهیگاه چهارپای از بسیاری ِ خوردن و جز آن . (تاج المصادر بیهقی ). پر شدن تهیگاه چاروا از خوردن بسیار. (یادداشت مؤلف ). یقال انتفج جنباه . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || برانگیخته شدن شکار. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). یقال انتفج الصید. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برانگیختن خرگوش و جز آنرا. || بزرگ منشی کردن . تکبر. || دویدن . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله