ترجمه مقاله

انتکاف

لغت‌نامه دهخدا

انتکاف . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) سپری کردن باران را. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). از باران بگذشتن .(تاج المصادر بیهقی ). انتکفته ُ؛ یعنی بریدم باران را یعنی بریده شد از من . (شرح قاموس ). || پی گم کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || از جایی بجایی رفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بیرون رفتن از زمینی بزمینی . (از اقرب الموارد). || میل کردن . (شرح فارسی قاموس ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || شکسته شدن عهد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). || گسسته شدن ریسمان . (از اقرب الموارد). تاب بازدادن ریسمان . (شرح قاموس ). || تبری . (از اقرب الموارد). عار و ننگ داشتن . (غیاث اللغات ). || برطرف و پاک کردن عرق (خوی ) از پیشانی خود. (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله