ترجمه مقاله

انثار

لغت‌نامه دهخدا

انثار. [ اِ ] (ع مص ) خون آوردن بزدن نیزه بر کسی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ارعاف ، یقال : طعنه فانثره . (از اقرب الموارد). خون از بینی بیاوردن . (تاج المصادر بیهقی ). || بر بن بینی افکندن کسی را. || بیرون آوردن آنچه در بینی باشد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). پاک کردن بینی . (یادداشت مؤلف ). || دم برزدن از بینی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). نفس کشیدن از بینی . (یادداشت مؤلف ). || آب در بینی کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله