انخسالغتنامه دهخداانخسا. [ اَ خ ُ ] (اِ) انخوسا. (فرهنگ فارسی معین ). ابوجلسا. کوک که خر بخورد و آن تره ای است که خواب افزاید. (مؤیدالفضلاء). شنجار. به ابخسا و انجوسا و انخوسا و... تصحیف شده . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به انجوسا شود.