ترجمه مقاله

اندوهگین گشتن

لغت‌نامه دهخدا

اندوهگین گشتن . [ اَ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) اندوهگین شدن . غمناک شدن :
وگر ترس یزدان پاک است این
که گشت این چنین دلش اندوهگین .

فردوسی .


چو گیو دلاور بتوران زمین
بدینسان همی گشت اندوهگین .

فردوسی .


و رجوع به اندوهگین شدن و اندوهگین گردیدن شود.
ترجمه مقاله