ترجمه مقاله

انساع

لغت‌نامه دهخدا

انساع . [ اِ ] (ع مص ) در باد شمال درآمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). داخل شدن در نِسع (= باد شمال ). (از اقرب الموارد). || افزون شدن رنج و آزار کسی همسایه را. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله