ترجمه مقاله

انشقاق

لغت‌نامه دهخدا

انشقاق . [ اِ ش ِ ] (ع مص ) شکافته شدن چوب و جز آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). باز شدن شکاف در چیزی . (از اقرب الموارد). شکافته شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ). شکافتن (درمعنی لازم ). ترکیدن . (یادداشت مؤلف ). || متفرق و پریشان شدن کار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ) (از اقرب الموارد). پراکنده شدن . (از تاج المصادر بیهقی ). || پیدا شدن برق از ابر.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پیدا شدن برق . (از اقرب الموارد). || پیدا شدن صبح . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). برآمدن و طلوع کردن فجر.(از اقرب الموارد). || (اِمص ) شکافتگی و کفتگی و ترک و ترکیدگی . (ناظم الاطباء). ترک خوردگی .
ترجمه مقاله