ترجمه مقاله

انصاف هندی

لغت‌نامه دهخدا

انصاف هندی . [ اِ ف ِ هَِ ] (اِخ ) میرزا علی نقی خان پسر نقدعلی خان ایجاد. درگذشته به سال 1195 هَ . ق . شاعر بود و نخست صبا تخلص می کرد پس انصاف اختیار کرد. از اوست :
نمی گوید دلم از ترس آن آئینه مایل را
که غیرت نیست دیدن هر زمان روی مقابل را.
دست بیع سر زلف تو شوم شانه مثال
که نیفتاد به دستم به ازین سلسله ای .
(از الذریعة قسم 1 از جزء 9 ص 108 و تذکره ٔ صبح گلشن چ هند ص 45). و رجوع به صبح گلشن شود.
ترجمه مقاله