ترجمه مقاله

انقراع

لغت‌نامه دهخدا

انقراع . [ اِ ق ِ ] (ع مص ) پهلوبه پهلو گشتن و بی قراری کردن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (آنندراج ) . خوابیدن در شب و از این پهلو به آن پهلو کردن و نخوابیدن . (از شرح قاموس ). || ارجمند شدن . || بازایستادن از کاری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). امتناع . (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله