ترجمه مقاله

انقع

لغت‌نامه دهخدا

انقع. [ اَ ق َ ] (ع ن تف ) فرونشاننده تر مر تشنگی را. (ناظم الاطباء). تشنگی فرونشاننده تر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). تسکین دهنده تر. (یادداشت مؤلف ).
- امثال :
الرشف انقع ؛ ای اقطع للعطش ، در ترک شتاب زدگی و عجلت گویند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به رشف شود.
ترجمه مقاله