ترجمه مقاله

انکباب

لغت‌نامه دهخدا

انکباب . [ اِ ک ِ ] (ع مص ) پیش آمدن و لازم گرفتن کسی را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بر چیزی اقبال کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || بر روی درافتادن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (مصادر زوزنی ) (غیاث اللغات ). || در تداول طب قدیم ، بخار ادویه گرفتن . (از غیاث اللغات ). نگاه داشتن عضو به بخار ادویه ای که جوشانیده باشند یا گرم کرده باشند. (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). بخار آب گرم خالص یا مخلوط به ادویه را بوییدن . (یادداشت مؤلف ). || (اِ) عبارت از چیزی چند باشد که بجوشانند در آب و سر به بخار آن بدارند. (اختیارات بدیعی از یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله