اهک
لغتنامه دهخدا
اهک . [ اَ هََ ] (اِ) آهک را گویند و به عربی کلس و نوره خوانند. (برهان ) (آنندراج ) (شعوری ). با الف ممدوده :
کس چو ز دنیا نبرد سیم و زر
پس چه زر و سیم و چه سنگ و اهک .
گند دود چراغ و گند اهک
هر دو هستند علت سرسام .
و رجوع به آهک شود.
کس چو ز دنیا نبرد سیم و زر
پس چه زر و سیم و چه سنگ و اهک .
سوزنی .
گند دود چراغ و گند اهک
هر دو هستند علت سرسام .
(یادداشت بخط مرحوم دهخدا).
و رجوع به آهک شود.