اه کردن
لغتنامه دهخدا
اه کردن . [ اَه ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مخفف آه کردن . حسرت و افسوس گفتن . || نفرت و ناخوشایندی نمودن با گفتن لفظ اه :
زخم سنان او را اه کردی ای سنائی
هرگز کدام عاشق در وقت خه کند اَه .
و رجوع به اَه و آه شود.
زخم سنان او را اه کردی ای سنائی
هرگز کدام عاشق در وقت خه کند اَه .
سنایی .
و رجوع به اَه و آه شود.