ترجمه مقاله

اورنگی

لغت‌نامه دهخدا

اورنگی . [ اَ رَ ] (ص نسبی ) منسوب به اورنگ . || (اِ) نام پرده ای است از موسیقی . (آنندراج ) (برهان )(انجمن آرا) (مؤید الفضلا). نام لحن سیم از سی لحن باربد. (آنندراج ) (برهان ) (مؤید الفضلا) :
چو ناقوسی و اورنگی زدی ساز
شدی اورنگ چون ناقوسش آواز.

نظامی (از انجمن آرا)


ترجمه مقاله