ترجمه مقاله

اوستاخ

لغت‌نامه دهخدا

اوستاخ . (ص ) گستاخ . (آنندراج ). || (حامص ) شوخی و بی شرمی و بی ادبی و گستاخی . (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (برهان ). جسارت . (برهان ) :
روی صحرا هست هموار و فراخ
هر قدم دامی است کم ران اوستاخ .

مولوی .


|| دلیر شدن و دلیری نمودن . (برهان ).
ترجمه مقاله