ترجمه مقاله

اوفی

لغت‌نامه دهخدا

اوفی . [ اَ فا ] (ع ن تف ) وافی تر: حظی اوفی و ذوقی اوفر از زندگانی برداشته . (ترجمه ٔ محاسن اصفهان ). حق کسی را بتمام گزارنده تر. || باوفاتر. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله