ترجمه مقاله

اژه

لغت‌نامه دهخدا

اژه . [ اِ ژِ ] (اِخ ) پسر پاندیُن پادشاه اثینه . برادرزادگان وی ، پالانتیدها (پسران پالاس ) وی را از تاج و تخت برکنار کردند، ولی اژه بیاری فرزند خود تِزِه بر آنان غلبه کرد و بتاج و تخت خود بازرسید. وی چون بخطا چنین پنداشت که مینتور تزه را بلعیده ، خود را در دریائی که بنام او به بحر اژه معروف است ، غرقه کرد. رجوع به ایران باستان ص 731 شود.
ترجمه مقاله