ترجمه مقاله

اکار

لغت‌نامه دهخدا

اکار. [ اَ ک ْ کا ] (ع ص ، اِ) کشاورز و زارع . ج ، اَکَرَة. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). برزگر. یعنی مزارع ، ای دهقان که زراعت کند. (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). برزگر. ج ، اکارون . (مهذب الاسماء) کشاورز. زارع . برزگران . حراث . (یادداشت مؤلف ) : این مبلغ بر اکره ٔ خود قسمت نمودند به محاسبه ٔ هر هزار دینار یکدینار و نیم ، بعضی اکار ملزم آن می شد. (ترجمه ٔ تاریخ قم ص 166).
ترجمه مقاله