ترجمه مقاله

اکذاب

لغت‌نامه دهخدا

اکذاب . [ اِ ] (ع مص ) دروغگوی یافتن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). دروغزن یافتن . (المصادر زوزنی ). || بر دروغ برانگیختن . || آشکار کردن کذب کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || آگاهی دادن شخص به اینکه آنچه خبر داده است دروغ است . || اعتراف نمودن به اینکه در گفتار پیش خود دروغ گفته است . (از اقرب الموارد). || بانگ کردن کسی را و سکوت مخاطب و نمودار ساختن که در خواب است . (منتهی الارب ). بانگ کردن کسی را و ساکت ماندن آن کس و وانمود کردن که در خواب است . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
ترجمه مقاله