ترجمه مقاله

اکر

لغت‌نامه دهخدا

اکر. [اَ ک َ ] (اِ) چوب عود که بخور را سوزند. چوب عود که بسوزانند بوی خوش کند. قطر. عود. (یادداشت مؤلف ): قِبر؛ جای کرم خورده از چوب اکر. (منتهی الارب ). چوب صبر. (ناظم الاطباء). و رجوع به مترادفات کلمه شود.
ترجمه مقاله