ترجمه مقاله

اکلة

لغت‌نامه دهخدا

اکلة. [ اَ ک ِ ل َ ] (ع اِ) اکله . خارش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || مرضی است که عضو از آن خورده می شود. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). خوره باد. (مهذب الاسماء) (یادداشت مؤلف ). خوره . (یادداشت مؤلف ). نزد پزشکان بیماریی باشد که بر حسب صورت زخم است و مانند سایر زخمهاست جز اینکه در مدت کمی ریشه دواند و به اندامهای دیگر نیز سرایت کند و این زخم را بویی هم هست و چون این زخم در اندامی از اندامهای بدن پدید آید کلمه را بنام آن اندام بطور اضافه بکار برند چنانکه اگر در دهان باشد گویند: اکلةالفم . (از کشاف اصطلاحات الفنون ) . || (ص ) ماده شتری که از پشم درآوردن بچه در شکمش در زحمت است .(ناظم الاطباء). || به معنی اُکَلَة یعنی بسیارخوار. (ناظم الاطباء). و رجوع به اُکَلَة شود.
ترجمه مقاله