اکوع
لغتنامه دهخدا
اکوع . [ اَک ْ وَ ] (اِخ ) لقب سنان جد صحابی ابومسلم یا ابوعامر سلمةبن عمروبن سنان الاکوع بن عبداﷲ است که روز جنگ ذی قرود عطفان این کلمه بر زبان می راند:
خذها انا ابن الاکوع
والیوم یوم الرضع.
و رجوع به امتاع الاسماع ج 1 ص 259 و 269 و 317 شود.
خذها انا ابن الاکوع
والیوم یوم الرضع.
(منتهی الارب ).
و رجوع به امتاع الاسماع ج 1 ص 259 و 269 و 317 شود.