ترجمه مقاله

ایرا

لغت‌نامه دهخدا

ایرا. (حرف ربط) زیرا و ازبرای آن و از این جهت . (برهان ) (آنندراج ). زیرا. (جهانگیری ). ازیرا و از این جهت . (رشیدی ) :
آن کت کلوخ روی لقب کرد خوب کرد.
ایرا لقب گران نبود بر دل فغاک .

منجیک .


چرا بگرید ایرا نه غمگن است غمام
گریستنش چه باید چه شد جهان پدرام .

عنصری .


غلیواج از چه میشوم است از آن که گوشت برباید
همای ایرا مبارک شد که قوتش استخوان باشد.

عنصری .


بر شوره مریز آب خوش ایرا
نایدت بکار چون بیاغارد.

ناصرخسرو.


میندیش و مینگار ای پسر جز خیر و پند ایرا
که دل جز خیر نندیشد قلم جز خیر ننگارد.

ناصرخسرو.


نیارم که یارم بود جاهل ایرا
که را جهل یار است یار است مارش .

ناصرخسرو.


متصدیان اندر شعر چنان مستقیم نبوده که متأخران ، ایرا که ایشان ابتدا کردند و مقتدی کار آسان تر از آن بود که مقتدی . (رادویانی ).
در طبع من نبود بدی ایرا
مداح شهریار جهاندارم .

مسعودسعد.


هیچ مندیش از چنین عیاری ایرا بس بود
عاقله عقل ترا ایمان و سنت خون بها.

سنایی .


نگردد گرد دین داران غرور دیو نفس ایرا
سبکدل کی کشد هرگز دمی بار گرانجانی .

سنائی .


جهان را فخر باشد خدمت من عارفی ایرا
که من از گوهر و اصل و نژاد و فخر بی عارم .

سوزنی .


مانا که ابر نیسان داند طبیبی ایرا
سازد مفرح از زر مرجان و مشک اذفر.

خاقانی .


سنگی کن و سنگی زن بر شیشه ٔ عقل ایرا
می چون پری از شیشه دیدار نمود اینک .

خاقانی .


دانی ز چه سرخ رویم ایرا
بسیار دمید آتش غم .

خاقانی .


عقل را بنده ٔ شیطان مکن ایرا نه رواست
که ملک هیمه کش مطبخ شیطان گردد.

کمال الدین اسماعیل .


باز از بعد گنه لعنت کنی
بربلیس ایرا از اویی منحنی .

مولوی .


شیراز معدن لب لعل است و کان حسن
من جوهری مفلسم ایرا مشوشم .

حافظ.


ترجمه مقاله