ترجمه مقاله

ایرنجین

لغت‌نامه دهخدا

ایرنجین . [رَ ] (اِخ ) امیر و سردار مغول و حاکم دیاربکر. پدرزن سلطان الجایتو بود. باتفاق بعضی امرای دیگر در سنه ٔ 719 هَ . ق . با سلطان ابوسعید بهادرخان از در مخالفت درآمدند و در جنگی که بین فریقین در نزدیکی شهر میانج (میانه ) روی داد، امیر چوپان سردار سلطان ابوسعید بر آنها غلبه کرده آنها را بقتل رسانید. کلمه ٔ ایرنجین بر حسب تحقیق بلوشه در چینی بصورت ای - لین - چین و در تبتی بصورت رین - چن بوده است . (از دائرةالمعارف فارسی ). رجوع به تاریخ مغول عباس اقبال ص 309 - 323 - 333 - 332 و جامعالتواریخ بلوشه ص 33 شود.
ترجمه مقاله