ترجمه مقاله

ایز

لغت‌نامه دهخدا

ایز. (ترکی ، اِ) نشان قدم . اثر پا. (فرهنگ فارسی معین ).
- ایز کسی را گرفتن ؛ رد پای کسی را گرفتن . او را پنهان تعقیب کردن . (فرهنگ فارسی معین ).
- ایزگم کردن ؛ رد پا را از میان بردن . گم کردن اثر و نشانه ٔ خود.
- || مردم را به اشتباه انداختن . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله