ترجمه مقاله

ایکاب

لغت‌نامه دهخدا

ایکاب . (ع مص ) (از «وک ب ») لازم گرفتن موکب را. || آماده ٔ پریدن شدن مرغ و یا بال جنبانیدن آن وقت فرود آمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). آهنگ کردن مرغ به رفتن . (تاج المصادر بیهقی ). || به خشم آوردن کسی را. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله