ترجمه مقاله

باخرم

لغت‌نامه دهخدا

باخرم . [خ ُرْ رَ ] (اِخ ) دهی از دهستان سورسور بخش کامیاران شهرستان سنندج در 42هزارگزی شمال خاوری کامیاران ، یک هزارگزی شمال رودخانه ٔ گاورود. کوهستانی ، سردسیر. دارای 177 تن سکنه . آب آن از رودخانه و چشمه است . محصول آن غلات ، لبنیات ، توتون و شغل اهالی زراعت و گله داری . راه مالرو دارد. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
ترجمه مقاله